اکسیژن
اکسیژن
اطلاع رسانی، آموزش و فرهنگ سازی برای دستیابی به هوای پاک در کشور

اکسیژن –  دکتر سید علیرضا عظیمی * - هرچند آلودگیهای محیط زیست و از جمله آلودگی هوا واقعه تازه ای نیستند و به دنبال برخی رخدادهای طبیعی مانند آتشفشانها و غبار برخاسته از بیابانها، وقوع انقلاب کشاورزی در قرنها پیش، بروز انقلاب صنعتی در چند قرن اخیر، افزایش جمعیت بشر و تغییراتی که انسان برای تسهیل زندگی در سطح زمین ایجاد کرده است، این پدیده شوم در حال گسترش بوده اما خود پالایی طبیعت و حجم کم آلاینده ها، مانع پیدایش خطرات و تهدیدات جدی برای سلامت و بقای آدمی بوده اند.

متاسفانه در تاریخ معاصر افزایش حجم آلاینده های صنعتی و دستیابی بشر به دانشها و اختراعات  حساسی مانندعلم شیمی، علوم الکترومغناطیسی، نیروگاههای حرارتی، سوختهای فسیلی، علوم هسته ای، موتورهای درونسوز، سد سازی، جنگ افزارهای مدرن شیمیایی، میکروبی، رادیواکتیو و ... منجر به تولید و انتشار موادی شده که در مدت کوتاه و حجم کم، قادر به ایجاد تاثیرات تخریبی وسیع در طبیعت هستند که کنترل آثار زیانبار آنها در مواردی بسیار دشوار و در برخی موارد از عهده همگان خارج است.

کاربرد ترکیبات کلرو فلئورو کربن و در نتیجه نازک شدن لایه اوزون (که سپر کره زمین در برابر امواج ماورای بنفش خورشید می باشد) به ویژه بر فراز قطب جنوب و استرالیا، رها کردن دو بمب اتمی بر روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن در جنگ جهانی دوم، انفجار نیروگاه اتمی چرنوبیل در اتحاد جماهیر شوروی سابق، سد سازی ترکیه بر روی رودخانه های دجله و فرات و درنتیجه خشک شدن تالابهای عراق و تولید میلیونها متر مکعب غبار و ریزگرد و آلوده شدن هوای چند کشور در خاورمیانه ، مه دود بزرگ و کشنده لندن، نشت گازسمی از کارخانه یونیون کارباید در بوپال هند، رها کردن گازهای خفه کننده در جنگها از جمله در کشتار جمعی مردم شهر حلبچه عراق، پاشیدن سم کشنده موسوم به "عامل نارنجی" روی جنگلهای ویتنام در جنگ آمریکا با این کشور، آزمایشهای اتمی کشورهای مختلف و تولید زباله های خطرناک اتمی، اثرات ناگوار میدانهای مغناطیسی خطوط انتقال برق فشار قوی و دکلهای مخابراتی در سراسر جهان، سموم آزاد شده در هوا ناشی از سوزاندن زباله ها و ضایعات کشاورزی و صنعتی، بخارات و گازهای سمی دود کش کارخانه ها، نیروگاهها و پالایشگاهها و دود میلیونها خودرو در حال حرکت در خیابانها و جاده ها نمونه هایی از این آلودگی محیط و هوا هستند که به دست انسان زیاده خواه، کوتاه بین و کم اطلاع در دوران معاصر پدید آمده اند.

هر چند شروع این حرکتهای مخاطره آمیز برای طبیعت و جانداران اغلب در ممالک توسعه یافته صنعتی بوده اما گسترش آن به کشورهای در حال توسعه، امروزه همه مناطق جهان را تحت تاثیر قرار داده است. به اضافه آنکه قوانین بازدارنده و نظارت و دقت در اجرا، آنچنان که در کشورهای پیشرفته صنعتی وجود دارد در کشورهای عقب مانده دیده نمی شود و غفلت مسئولان؛ سطح پایین دانش عمومی و تخصصی و ضعف رویکردهای اجتماعی و زیست محیطی در عموم مردم در کشورهای در حال توسعه و نیز شیطنتهای کشورهای قدرتمند در استفاده بی رویه از منابع طبیعی جهان سوم، انتقال صنایع آلاینده به این کشورها و برخوردهای سیاسی مخرب محیط زیست مانند جنگ و تحریم، نابودی محیط زیست ممالک عقب مانده را چندین برابر کرده است.

به عنوان نمونه در کشور ما از حدود چهار پنج سال قبل تا کنون آلودگی هوا که تا پیش از آن هم هر سال رو به تزاید داشت، با یک جهش ناگهانی ناشی از ورود ریزگردهای عربی، تولید سوخت غیر استاندارد داخلی برای خودروها در پی تحریم فروش سوخت به ایران و بی توجهی مسئولان امر به سلامت هوای کشور، به بزرگترین بحران زیست محیطی ایران تبدیل شد و تمامی ارکان جامعه را تحت تاثیر قرار داد.

به ویژه آنکه در کنار این علل اصلی  ضعف شدید حمل و نقل عمومی، تولید خودروهای غیر استاندارد و پر مصرف، از رده خارج نشدن خودروهای فرسوده، عدم تخصیص بودجه های مصوب ساخت خطوط جدید مترو، عدم توسعه جایگاههای عرضه گاز برای خودروهای دوگانه سوز، تمرکز سیاسی، اداری، اقتصادی و فرهنگی در پایتخت و چند شهر بزرگ کشور و تقسیم نشدن حاکمیت و ثروت در کلیه استانها،  مهاجرت بی رویه به شهرهای بزرگ، بی توجهی به حمل ونقل ریلی و ترویج فرهنگ داشتن خودرو شخصی، تخریب جنگلها و فضای سبز شهری، حذف سرویس حمل و نقل ادارات، افزایش ساخت و ساز عمودی در شهرها، ترافیک سنگین شهری، افزایش تولید موتوسیکلت، ضعف دولت الکترونیک و خدمات غیر حضوری و اینترنتی، عدم توزیع جغرافیایی خدمات اداری و تجاری در سطح شهرها و متمرکز ماندن این خدمات در کانونهای مرکزی شهر، بی توجهی به آموزش عمومی حفظ محیط زیست از رسانه های جمعی به خصوص صدا و سیمای ملی، فقدان جایگاهی برای محیط زیست در آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور، ضعف اطلاعات زیست محیطی مدیران و دست اندرکاران، عدم پیگیری قضایی آلودگی هوا و برخورد با آلوده کنندگان آن از جانب مدعی العموم ، بی عنایتی به استفاده از انرژیهای پاک، به فراموشی سپرده شدن دوچرخه سواری و پیاده روی و .... به شدت یافتن این بحران ملی دامن زد.

نتیجه آنکه آلودگی هوا در ایران هزاران نفر را به کام مرگ و بیماریهای لاعلاج فرستاد، میلیاردها دلار به اقتصاد کشور و اعتبارات دولتی و نیز بخش خصوصی و مردم لطمه زد، جایگاه بین المللی ایران را در مقوله محیط زیست و سلامت به شدت نزول داد، آرامش عمومی و سلامت روانی جامعه را خدشه دار نمود، مهاجرت نخبگان و صاحبان سرمایه و فنون را به دیگر کشورها سرعت داد، توان اجرایی مسئولان را زیر سوال برد و معضل و مشکل جدیدی را پیش روی حاکمیت و مردم قرار داد که تا سالها اعتبارات ملی، سیاستگذاریها و توان نظام اداری و اجرایی کشور را مستهلک خواهد ساخت.

نظامهای سلامت و رفاه اجتماعی ما یکی از اولین قربانیان بحران اخیر آلودگی هوا بوه و هستند. متعاقب بروز آلودگی هوا، نخستین مراجعه مردم و تقاضای خدمت از جانب آنها متوجه نظام سلامت و مراکز درمانی مانند درمانگاهها و بیمارستانها می شود. از طرف دیگر نظام رفاه اجتماعی و بیمه ها اعم از بیمه های درمانی و غیر درمانی به عنوان تامین کنندگان هزینه های خدمات سلامت بیمه شدگان خود و جبران کنندگان خسارات ناشی از آلودگی هوا مانند مرخصی استعلاجی، از کار افتادگی، بازنشستگی پیش از موعد و بیمه عمر از این رهگذر صدمات جدی می بینند.

پزشکان و متخصصان سلامت و محیط زیست، طیف قابل توجهی از بیماریها را منتسب به آلودگی هوا می دانند و پژوهشهای متعدد علمی و تجارب عملی کشورهای مختلف در این زمینه موید این نظر است. بیماریهای تنفسی، سکته ها و بیماریهای قلبی – عروقی، آلرژیها، سرطانها، بیماریهای پوست و مو، بیماریهای چشمی، بیماریهای اعصاب و روان، سقط جنین و تولد نوزادان نارس و ناقص الخلقه، تغییر خلق و خو و بروز خشونت و .... از امراض ناشی از آلودگی هوا هستند. تشخیص، درمان و بازتوانی مبتلایان به هریک از این بیماریها مستلزم صرف وقت، انرژی و هزینه های قابل توجه برای فرد بیمار و خانواده وی و نیز نظام سلامت و بیمه های درمانی است.

  مراجعه حدود بیست هزار نفر به مراکز درمانی اهواز به علت تنگی نفس در پی بارانهای سمی و آلودگی هوای پاییز سال 92 در این شهر نمونه گویایی در این زمینه است. همچنین بر اساس اظهارات دکتررحمت الله حافظی رئیس کمیسیون سلامت و محیط زیست شورای شهر تهران تنها در این شهر ماهانه بیش از 7000 مورد بستری ناشی از آلودگی هوا در بیمارستانها رخ می دهد. علاوه بر موارد بستری، حجم بالایی ازویزیت پزشک، مصرف دارو به ویژه داروهای گرانقیمت شیمی درمانی،ام اس و ... ، تجهیزات پزشکی مانند استنتهای قلبی و مغزی، اعمال جراحی، خدمات تشخیصی آزمایشگاهی و تصویر برداری و خدمات توانبخشی برای بیماریهای ناشی از آلودگی هوا مورد نیاز است که این امر بارسنگینی  را به نظام سلامت کشور و بیمه سلامت تحمیل می کند آنهم در شرایطی که حتی پیش از وقوع این بحران زیست محیطی هم نظامهای سلامت و رفاه قادر به تامین کامل منابع مالی مورد نیاز بهداشت و درمان نبودند و هر ساله با کسری اعتبارات مواجه می شدند.

بدین ترتیب آنچه در پی تشدید آلودگی هوا در چند سال اخیر در بخش سلامت کشور رخ داده به اختصارعبارت است از کاهش سطح سلامت و امید به زندگی، افزایش مرگ و میر و بیماریهای منتسب به آلودگی هوا، افزایش بار مراجعه بیماران به مراکز درمانی، افزایش هزینه سلامت در سبد خانوار، تحمیل هزینه های سلامت  جدید به اعتبارات مالی بخش سلامت و افزایش هزینه های بیمه های درمانی.

از سوی دیگر تا کنون بودجه خاصی برای جبران این هزینه ها در اختیار وزارت بهداشت یا بیمه های درمانی قرار نگرفته است و افزایش سالانه بودجه های تخصیص یافته حتی قادر به پاسخگویی به تورم سالانه هزینه های سلامت نیست چه رسد به آنکه بخواهد هزینه های آلودگی هوا را جبران کند. یعنی هزینه ها افزایش یافته اما بودجه ای برای جبران آن تامین نشده.  نتیجه این وضعیت چه خواهد بود؟

نتیجه آن است که کسری منابع مالی بخش سلامت هر روز بیشتر می شود، بدهی بیمه های درمانی به ارائه کنندگان خدمات سلامت بیشتر شده موعد پرداخت آن بیش از پیش به تعویق می افتد، مراکز تشخیصی درمانی هم برای جبران هزینه ها یا از کیفیت خدمات خواهند کاست که این به معنای کاهش کیفیت تشخیص و درمان و حل نشدن مشکل بیماران است و یا به دریافت مستقیم این هزینه ها از مردم می پردازند که در این صورت مشارکت مردم در هزینه های درمانی که در حال حاضر در حدود 60 تا 70 درصد است، باز هم بیشتر شده عملا مفهوم بیمه های درمانی و حمایت دولت از سلامت مردم از بین خواهد رفت.

پس مشاهده می شود که یک بحران زیست محیطی مانند آلودگی هوا چگونه به سادگی می تواند کل نظام سلامت و بیمه یک کشور را به چالش بکشد و به چاه ویلی تبدیل شود که منابع ملی را ببلعد و دولت را با مشکلات عدیده مواجه کند. به همین دلیل است که متخصصان بهداشت و محیط زیست همواره تذکر می دهند که محیط زیست سالم بستر بقای جامعه و هر گونه پیشرفت است و بدون آن حیات، سلامت و توسعه ممکن نخواهد بود. بسیار شنیده ایم که انسان سالم محور توسعه پایدار است یا اینکه  دیدگاه مسئولان امر باید دیدگاه سلامت محور باشد و نه درمان محور، چرا که هیچ نظام سلامت و رفاهی در جهان نمی تواند خدمات درمانی و هزینه درمان هزاران نفری را تامین کند که از آلودگی محیط زیست بیمار شده باشند!

بدین ترتیب این مفهوم مشخص می شود که راه نجات جان و سلامت شهروندان و نیز نجات نظامهای سلامت و رفاه کشورفقط و فقط رفع بحران آلودگی هوا است و بدون این توفیق در این امر، دهها و صدها چالش فرا روی مردم و مسئولان قرار می گیرد که ورشکستگی بیمه های درمانی و خم شدن کمر نظام سلامت تنها یکی از آنها است.

* کارشناس بیمه درمان و سردبیر نشریه بیمه سلامت

تصویر : قدس آنلاین

تاریخ انتشار : 6 فروردین 1393 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 6 فروردين 1393برچسب:, توسط دکتر سید علیرضا عظیمی |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.